2011/12/30

از اون جا که نشستی دست تکون بده برام.

از عادت های دوران نوجوانیم آهنگ گوش دادن شب ها بود.
قبل از آشنایی با تو هر شب و بعد از اون گه گاهی
همراه آهنگ ها زمزمه می کنم و حس میگیرم .
گاهی خودم رو خواننده ای تصور میکردم که داره روی سن سالن بزرگی میخونه
و معشوقه ای داره که خودش از علاقه من خبری نداره و همراه خانواده اش به
برنامه من می اد.

همیشه سعی میکردم بهترین اجرا ها رو داشته باشم.
تا وقتی با تو دوست شدم که دیگه اون معشوقه رو گذاشتم کنار.
اخلاقی هم نبود.

یکی از بهترین هاش هم اجرای مردونه ی دووله آموره بود. خصوصا اونجاش که میگه:
آنادر نایت ویتاوت یو بی آیم گانا کریزی!


+همیشه فکر میکنم اگر بنا بود کارگردان یا نویسنده ی کنسرت های آدم های بزرگ باشم
کلی ایده دارم برای اجراشون. حداقل خیلی بهتر از این خز بازیا! کلی طراحی صحنه کلی سناریو
برای آهنگ ها تو ذهنم میاد. (شغل آقا داماد چیه؟ کارگردان کنسرت اند.!)

1 comment:

anaram said...

man in adat ro bish az 10 sale ke daram
albate sal be sal senario pokhte tar mishe o ghese pokhte tar
vali aslesh yekiye