2010/08/19

زمانی چند بر وبلاگ ما گذشت و ما بلاخره به ترکیب کودکی مان رسیدیم.
 چقد خوبه چند روزیه که تو خونه ام و ریلکس کردم آرامش محض!
تلویزیون مان هم سوخت و دیگه شب ها با کتاب و روزنامه و حرف زندگی میکنیم.
بد نیست تجربه کنید.

6 comments:

unicorn said...

چه قالب قچنگی ... مبارکا ...

ولی تلویزیون سوخته توی بزرگسالی ممکنه خیلی مشعوف کنه آدم رو ... ولی وختی بچه ای نه ...
من تجربه کردم ... مثه اینه که نت رو از یه نت خور بزرگسال بگیری ... :)

بهار said...

چه این قالب بتو میاد...مخصوصا اگه رنگ قرمز یا زرشکیش بیشتر باشه...زندگی بی تلویزیون بهشته...

بهار said...

این عکس چیه؟

بهار said...

بیگانه؟
تو که اینطور نبودی....

من ِاو (مسافر) said...

چه فرق کرده اینجا... خوبه تغییر همیشه خوبه...
زندگی بدون تلویزیون ازون خوب هاییه که باید مجبور بشی تا تجربه ش کنی...
خوش بگذره...

بهار said...

خودت رو سانسور می کنی تازگی؟