2010/03/14

با اینا زمستون رو سر کردم!؟ و اینک آخر البهار




اگه این گوشی ام رو بفروشم
هم می تونم برات اون گوشیه
که دوس داری رو بخرم!
هم واسه خودم این گوشی
ساده تری که دوس دارم
رو بخرم: 








بعد من امیلی رو می برم اسب سواری





بعد ناهار از این ها درست کن:
بلد نیستی اینجا نوشته!





 تو هم می اومدی شنا می کردیم بد نبود ها!











  



حیف نیست طبیعت شمال؟












عطرم رو هم بیار که باید بازم بگیرم.
اون نه! این جدیده که عادت کردم بهش!





 

حالا که داری میای!

مغز حروم یادت نره!




+ خواستی های امسال من! چرا اینطوری نگاه میکنین؟
+ کم کم فکر میکنم برای زبان فارسی هیچ سیستم وبلاگ خوبی نیست!
+ مغز حروم چیه؟!؟ شاه دونه که من به سبک خاص خودم میخورم.
معتاد شدم. بهش.
+رو عکس ها هم کلیک کنید کار در میاد!

5 comments:

سارا said...

بعضی اوقات سادگی اونقد نا آشناس که غیر قابل باور جلوه می کنه ...
خیلی آروم بود و شادی بخش ... خوشابحالت با تعطیلات خونشل ات ...

یلدا said...

آرزوی گوشی پر بود از بی ریایی.
غذا بسیار خوشمزه بود و شکمو بودنت را بر ما اثبات کرد.

مخمل خانوم said...

ببخشید که اینجا خصوصی نداره که من خصوصی ابراز احساس کنم.....اول بگم اون عکسی که گفته بودی حیف نیست طبیعت شمال با اخرین عکست برام باز نشد!دوست دارم ببینمشون حتما.....بعدش واست گم که چرا من نفهمیدم که بوی تنت عوض شده؟؟؟یه وزرا تو لیست اول هر دومونه نه؟به رو خودم نمیارم جریان املی رو نفهمیدم!
چه دستور عمل مفصلی داره چیزای مورد علاقه ی تو!

bahar said...

Cute!!!che ba maze

الي said...

چه خواستني هاي جالبي ولي اوليش از همه دلچسبتره
شاهدونه كه راستي راستي اهتياد آوره. همينطور بشيني و قرج و قروچ به به